تمام ادیان آسمانی بر این باورند که عمل اهدای عضو یک حرکت خداپسندانه و عشق به هم‌نوع محسوب می‌شود.

دین مبین اسلام، اهمیت فوق‌العاده‌ای برای نجات جان انسان‌ها قائل است. چنانچه در قرآن کریم سوره مبارکه مائده آیه ٣٢ به تصریح اشاره شده است که:

و منْ أحْیاها فکأنّما أحْیا النّاس جمیعاً

«هر که نفسی را حیات بخشد مانند آن است که همه مردم را حیات بخشیده است»

در دین اسلام و مذهب تشیع اکثریت قریب به اتفاق علما این عمل را جایز می‌دانند. پس از انقلاب اسلامی در ایران، اهدای عضو با فتوای تاریخی و دوران‌ساز امام راحل (ره) در تاریخ 31 اردیبهشت 68، جان دوباره‌ای گرفت.

حضرت آیت‌اله سید روح اله خمینی (ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی در پاسخ به استفتاء جواز پیوند اعضا از فردی که دچار مرگ مغزی شده است و :حیات وی غیرقابل‌برگشت است فرموده‌اند

اگر حفظ جان مسلمانی موقوف باشد بر پیوند عضوی از اعضاء میّت مسلمانی، جایز است قطع آن عضو و پیوند آن و بعید نیست دیه داشته باشد و آیا دیه بر قطع کننده است یا بر مریض، محلّ اشکال است، لکن می‌تواند طبیب با مریض قرار دهد که او دیه را بدهد و اگر حفظ عضوی از مسلمان موقوف باشد بر قطع عضو میت، در این صورت بعید نیست جایز نباشد و اگر قطع کند دیه دارد، لکن اگر میت در حال زندگی اجازه داد ظاهراً دیه ندارد، لکن جواز شرعی آن محل اشکال است و اگر خود او اجازه نداد، اولیاء او بعد از مرگش نمی‌توانند اجازه بدهند و دیه از قطع کننده ساقط نمی‌شود و معصیت‌کار است.
‌قطع عضو میت غیرمسلمان برای پیوند حرام نیست و دیه ندارد، لکن اگر پیوند کرد، اشکال واقع می‌شود در نجاست آن و میته بودن آن برای نماز، اگر میته انسانی در نماز اشکال داشته باشد، بنابراین اشکال در میته مسلمان نیز هست و اشکال نجاست اگر قبل از غسل قطع نمایند نیز هست، لکن می‌توان گفت که اگر عضو میت پس از پیوند، حیات پیدا کند از عضویت میت می‌افتد و به عضویت زنده درمی‌آید؛ و نجس و میته نیست بلکه اگر عضو حیوان نجس العین نیز پیوند شود و زنده به زندگی انسان شود از عضویت حیوان خارج و به عضویت انسان درمی‌آید.
اگر قطع عضو را بعد از مردن جایز دانستیم، بعید نیست که در حال حیات، فروش آن جایز باشد و انسان بتواند اعضاء خودش را بفروشد برای پیوند، در مواردی که قطع جایز است، بلکه جواز فروش تمام جسم برای تشریح در موردی که جایز است، خیلی بعید نیست. اگرچه بی‌اشکال نیست لکن گرفتن مبلغی برای اجازه دادن در مورد جواز مانع ندارد.

 

حضرت آیت‌اله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب:

به طور کلی مبادرت مکلّف در هنگام حیات به فروش یا هدیه کردن کلیه یا هر عضو دیگری از بدن خود برای استفاده بیماران از آن‌ها در صورتی که ضرر معتنابه برای او نداشته باشد اشکال ندارد بلکه در مواردی که نجات جان نفس محترمی متوقف بر آن باشد اگر هیچگونه حرج یا ضرری برای خود آن شخص نداشته باشد واجب می‌شود.
به طور کلی اگر این افراد دچار ضایعات مغزی غیرقابل درمان و برگشت ‏شوند که بر اثر آن همه فعالیت‌‏های مغزی آنان از بین رفته و به حالت اغمای کامل فرو ‏روند به نحوی که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکت‌های ارادی می‏‌گردد در صورتی که استفاده از اعضای بدن چنین بیمارانی برای معالجه بیماران دیگر باعث تسریع ‏در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلی وی صورت ‏بگیرد و یا نجات نفس محترمی متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد اشکال ندارد.

 

آیت‌اله حسین وحید خراسانی:

چنانچه زنده ماندن مسلمان متوقف باشد بر این که عضو بدن مسلمان مرده‌ای را ببرند و به او پیوند بزنند، بریدن آن عضو جایز است، ولی قطع کننده باید دیه آن را بپردازد و پس از پیوند که جزء بدن زنده گشت، احکام بدن زنده بر آن جاری است.

اگر شخصی راضی شود که در حال حیات خود عضوی از اعضای او را بریده و به دیگری پیوند زنند، چنانچه آن عضو از اعضای رئیسه باشد که بریدن آن صدمه‌ای به حیات او می‌زند و یا نقص و عیبی در او ایجاد می‌کند، بریدن آن جایز نیست و اگر با بریدن آن عضو ضرر و عیبی بر او وارد نمی‌شود مانند بریدن مقداری از پوست و یا گوشت ران که جای آن روئیده می‌شود، بریدن آن عضو با رضایت او جایز است و می‌تواند برای رفع ید از آن مبلغی دریافت کند.

 

آیت‌اله سید محمد حسینی شاهرودی:

چنانچه جان مؤمنى جداً در خطر باشد و نجات او به اهداء یکى از کلیه‌های مؤمنى منحصر باشد و ضرر مهمى متوجه مؤمن اهداءکننده نباشد ، مانعى ندارد و در این مسئله محرم و نامحرم فرق نمی‌کند .

چنانچه زندگانی شخص مریضی نیازمند و متوقف بر اهداء عضو باشد اهداء جایز است.

 

آیت‌اله سید محمدصادق روحانی:

اگر مردن قطعی باشد و احتمال خوب شدن داده نشود و حیات شخصی یا اشخاصی متوقف باشد بر استفاده از اعضاء و جوارح او بعید نیست حکم به جواز.

 

آیت‌اله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی:

 جایز است، وصیت به فروش یا اهدای بعضی اعضای بدن مانعی ندارد، ‌کما اینکه در مقام اجرا باید به نحوی باشد که میت هتک نشود و اصل جسد با احترام دفن شود.

 

 آیت‌اله حسین نوری همدانی:

فرد زنده می‌تواند بعضی از اعضای بدن مانند کلیه را اهداء کند و می‌تواند در مقابل آن مبلغی هم بگیرد و این در صورتی است که برای صاحب آن عضو ضرر نداشته باشد و اهدای اعضای میت نیز با وصیت وی مانعی ندارد.

 

آیت‌اله محمدعلی علوی گرگانی:

اهدای عضو فرد مسلمان در موارد خاصی که نجات جان یک فرد مسلمان دیگر به اهدای این عضو منوط باشد و راه دیگری نباشد بلااشکال است. اهدای عضو از فرد غیرمسلمان به مسلمان در هر شرایطی مانعی ندارد.

 

آیت‌اله ناصر مکارم شیرازی:

پیوند قلب، یا کلیه، یا اعضاى دیگر جایز است، خواه آن عضو از انسان زنده‌ای گرفته‌شده باشد یا از میّت و خواه آن میّت، میّت مسلمان باشد یا غیرمسلمان، ولى در صورتى می‌توان آن عضو را از بدن «میّت مسلمان» قطع کرد و به بدن دیگرى پیوند زد که حفظ جان آن مسلمان موقوف بر این پیوند باشد، همچنین اگر حفظ عضو مهمّى مانند چشم موقوف بر این کار باشد و درهرصورت احتیاط آن است که قطع کننده عضو میّت مسلمان، دیه قطع عضو را مطابق آنچه در کتاب‌های فقهى مفصّل آمده است، بپردازد.

هرگاه خود میّت در حال حیات اجازه داده باشد که اعضاى او را براى پیوند در اختیار دیگران بگذارند یا اولیاء میّت بعد از وفات او اجازه دهند، حکم دیه و سایر احکام تغییر نمی‌کند و احتیاط آن است که دیه را درهرحال بپردازند.

قطع عضوى از بدن یک انسان زنده و پیوند آن به انسان دیگر مانند آنچه در پیوند کلیه معمول است که یک کلیه از دو کلیه یک انسان زنده را برداشته و به کسى که هر دو کلیه‌اش فاسد شده است پیوند می‌زنند در صورتى جایز است که با رضایت صاحب آن باشد و جان او به خطر نیفتد و احتیاط آن است اگر پولى در برابر آن می‌گیرد، در مقابل اجازه اقدام به گرفتن عضو از او بگیرد نه خود عضو.

هرگاه عضوى از مرده یا زنده جدا کنند و به دیگرى پیوند زنند به‌طوری‌که جزء بدن انسان دوم شود، در این صورت نجس و میته نیست و براى نماز هم اشکال ندارد.

 

آیت‌اله سید موسی شبیری زنجانی:

اگر ضرورت داشته باشد، مانند اینکه جان مسلمانی بر آن متوقف باشد، اشکال ندارد.

 

آیت‌اله محمد اسحاق فیاض:

اگر پزشکان اختصاصی مرگ فردی را که مرگ او صد در صد مغزی است را تشخیص دهند، می‌توانند با موافقت اولیای مرده، یا بدون موافقت آن‌ها از اعضای آن مرده گرفته و عمل پیوند را برای بیماری که با این سبب بقای حیات و زندگی او می‌شود را انجام دهند.

 

آیت‌اله حسین مظاهری اصفهانی:

اهدای عضو شخصی که دچار مرگ مغزی شده با اجازه قبلی خودش یا اجازه ولی او یا اگر ولی یا ورثه‌ای نداشت، با اجازه حاکم شرع اشکال ندارد.

خریدوفروش اعضای بدن برای کمک به بیماران، اشکال ندارد.

 

آیت‌اله محمدابراهیم جناتی:

قطع عضو میت غیرمسلمان برای پیوند جایز است و دیه ندارد و پس از پیوند آن به بدن مسلمان و پیدایش حیات در آن نه نجس است و نه عنوان میته بر آن صدق می‌کند.

گرفتن عضو میت مسلمان برای پیوند به زنده، درصورتی‌که بیمار کافر نباشد و حیات او بر آن متوقف باشد جایز است. منتهی بر کسی که آن را جدا می‌کند، دیه است.

 

آیت‌اله اسداله بیات زنجانی:

در موارد ضرورت طوری که حیات فرد بسته به این پیوند عضو باشد، با تشخیص پزشک حاذق جایز است اگرچه دیۀ آن به عهدۀ پزشک و یا دولت اسلامی ست که چنین اجازه‌ای را به‌صورت موردی صادر می‌کند.

 

آیت‌اله سید کمال حیدری:

اگر در زمان حیاتش رضایت داده باشد، مانعی ندارد.

 

آیت‌اله سید محمدصادق شیرازی:

اگر شخصى، عضوى از اعضای باطنی بدن خود ماننـد قلـب و کلیـه را بفروشد، یا اجازه دهد که بعد از مـرگش از بـدن او جـدا کننـد و بـه بـدن دیگـرى پیوند بزنند، بعید نیست جایز باشد اگر موجب احیاء نفس محترمه باشد واللّه العالم.

 

آیت اله شیخ یوسف صانعی:

پیوند اعضای مرده مسلمان به غیرمسلمان و برعکس صحیح است و اشکالی ندارد.

قطع کردن عضوی از اعضای جسد انسان محترم برای پیوند زدن که احسان و معروف و برّ و خیر است، جایز است، مگر درصورتی‌که خود میّت، وصیّت به انجام ندادن آن نموده باشد و یا اولیای میّت راضی نباشند.

اگر حفظ جان انسانی که جانش محترم است، بر پیوند عضوی از اعضای میّتی موقوف باشد، قطع آن عضو و پیوند آن، جایز است و بعید نیست که دیه داشته باشد و دیه بر عهده‌ی بیماری است که ذی‌نفع است. لیکن اگر میّت به هنگام حیات اجازه داده ظاهراً دیه ندارد. همچنین اولیای میّت بعد از مرگش می‌توانند اجازه بدهند و دیه از قطع کننده، بنا بر احوط بلکه اقوی ساقط نمی‌شود.

 

آیت‌اله سید محمدسعید حکیم:

احتیاط وجوبى این است که اعضاء بدن را نفروشند خصوصاً آن اعضائى که در معرض وابستگى زندگى انسان (همانند کلیه) به آن باشد، بلکه اگر از برداشتن آن بترسد که سلامتى آن به خطر بیافتد آن‌وقت حرام می‌شود. دریافت وجه مالی، هبه یا هدیه در مقابل عضو، بلااشکال است.

برداشت و پیوند عضو از فردی که دچار مرگ مغزی شده به فرد زنده درصورتی‌که زندگی مسلمان وابسته به آن باشد، جایز است.

 

آیت‌اله محمدعلی گرامی:

اگر حفظ جان مسلمانی بر پیوند عضوی از اعضاء میّت مسلمان متوقّف باشد قطع و پیوند آن عضو جایز است و بنابر احتیاط واجب، دیه را بدهند و آیا دیه بر قطع کننده است یا بر مریض، محلّ اشکال است، لکن جرّاح می‏تواند با مریض قرار بگذارد که او دیه را بدهد؛ و فقط اگر حفظ عضوی مهمّ و مؤثّر از مسلمان - و نه جانش بر قطع عضو میّت مسلمان متوقّف باشد در این صورت نیز جواز آن بعید نیست، به خصوص اگر خود میّت به آن وصیّت کرده باشد و بنابر احتیاط دیه را بپردازند.

قطع عضو میّت غیرمسلمان - کافر حربی مطلقاً و ذمّی در ضرورت برای پیوند حرام نیست، ولی در اهل ذمّه بنابر احتیاط واجب دیه آن را بدهند.

اگر عضو میّت پس از پیوند حیات پیدا کند از عضویّت میّت می‏افتد و به عضویّت زنده درمی‌آید و نجس و میته نیست، بلکه اگر عضو حیوان نجس العین نیز پیوند شود و به زندگی انسان، زنده شود از عضویّت حیوان خارج و به عضویّت انسان درمی‌آید و پاک می‏باشد.

 

آیت‌اله محمدتقی بهجت فومنی:

در صورت انحصار حفظ نفس محترمه و عدم امکان به دست آوردن کلیه از کافر، اشکال ندارد کلیه را واگذار کند و وجهى بگیرد.

اهدای عضو در موردى که شرعاً جایز باشد، دیه ندارد.

در تقدیر جواز اهدای عضو باید استحلال (طلب حلالیّت) بشود، هر چند با پرداخت دیه یا ارش.

 

آیت‌اله محمد فاضل لنکرانی:

عضوى که از بدن میّت قبل از غسل دادن جدا شود یا از بدن انسان زنده، یا از بدن کافر و یا حیوان جدا شود، نجس است ولى درصورتی‌که به‌واسطه پیوند زدن، عضو بدن فرد گیرنده شود، پاک می‌گردد.

از دیدگاه اسلامى، انسان در بین سایر موجودات از جایگاه والا و ارزش ویژه‌ای برخوردار است. حفظ حیات انسان مورد توجه اکید اسلام قرار گرفته و حفظ جان هر فرد را بر دیگران واجب کرده و آن را یکى از مهم‌ترین واجبات شمرده است. (ومنْ أحْیاها فکأنّمآ أحْیا النّاس جمیعًا) سوره مائده، آیه 32) و هر کس انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.

 

قطع عضو از شخص زنده و پیوند آن به دیگرى

  • قطع کردن عضوى از اعضاى شخص مسلمان زنده براى پیوند به دیگرى درصورتی‌که سه شرط زیر حاصل باشد مسلماً جایز است:
  • الف: حیات بیمار، متوقف بر پیوند آن عضو باشد.
  • ب: تأمین این عضو از غیرمسلمان ممکن نباشد.
  • ج: پس از قطع عضو، خطر جانى و یا ضرر غیرقابل‌تحمل متوجه اعطاکننده نشود.
  • بنابراین قطع عضو براى پیوند به اعضاى بدن باوجود شرایط فوق قطعاً جایز است.

 

آیت‌اله محمدباقر موحدی نجفی:

اگر حفظ جان مسلمانی متوقف باشد بر پیوند عضوی از اعضای میت مسلمان به بدن او، قطع و پیوند آن عضو جایز است و بنا بر احتیاط واجب دیه را بپردازند؛ و این‌که دیه بر قطع‌کننده باشد یا با مریض، محل اشکال است، ولی پزشک می‌تواند با مریض قرار بگذارد که دیه را خود مریض پرداخت نماید

اگر حفظ عضوی از مسلمان متوقف باشد بر قطع عضو میت در این صورت عدم جواز بعید نیست و اگر قطع کند دیه دارد، لکن اگر میت در حال زندگی اجازه قطع داده باشد ظاهراً دیه ندارد، لکن جواز شرعی آن محل اشکال است.

اگر خود میت در حال حیات اجازه قطع اعضایش را بعد از مرگ نداده باشد، اولیای او بعد از مرگش نمی‌توانند اجازه بدهند و قطع‌کننده معصیت‌کار و دیه از قطع‌کننده ساقط نمی‌شود.

قطع عضو میت غیرمسلمان برای پیوند حرام نیست ولی در مورد اهل ذمه خلاف احتیاط می‌باشد، لکن اگر پیوند کرد اشکال واقع می‌شود در نجاست آن و میته بودن آن برای نماز، اگر میته انسانی در نماز اشکال داشته باشد. بنابراین اشکال در میت مسلمان نیز می‌باشد و اشکال نجاست اگر قبل از غسل قطع نماید نیز هست؛ لکن اگر عضو میته عضو انسان زنده قرار بگیرد این اشکال از بین می‌رود .

 

آیت‌اله حاج میرزا یداله دوزدوزانی:

اگر شخصی وصیت کند که پس از مرگش عضوی از اعضایش را قطع کنند تا به بدن شخص زنده‌ای پیوند بزنند، عمل به آن محل اشکال است، مگر اینکه آن عضو، عضوی باطنی باشد، مثل کلیه و در این صورت جواز بعید نیست و دیه بر قطع کننده هم واجب نیست.

برداشتن عضوی از بدن انسان زنده برای پیوند، درصورتی‌که صاحب عضو راضی به این کار باشد، دو صورت دارد: الف) اگر از اعضای مهم مانند چشم و گوش و پوست بدن باشد، جایز است و در اعضای باطنی مانند کلیه هم در صورتی مضر بر بدن نباشد، جایز است.

 

آیت‌اله سید ابوالقاسم خویی:

چنانچه زنده ماندن یک فرد مسلمان متوقف گردد که عضو بدن مردة مسلمانى را ببرند و به او پیوند زنند، جایز است بریدن آن عضو ولى قطع کننده باید دیة آن را بپردازد و در هر دو صورت پیوند زدن عضو قطع‌شده به بدن دیگرى اشکال ندارد و پس از پیوند چون جزء بدن شخص زنده مى‏گردد، احکام بدن زنده بر او جارى است ....
و ظاهر این است که جایز باشد در حال حیات خود وصیت کند که پس از مردن او عضوى از اعضاء او را قطع کنند و به دیگرى پیوند زنند و در این صورت بریدن عضو آن میت دیه ندارد.

اگر شخصى راضى شود که در حال حیات خود عضوى از اعضاء او را بریده و به دیگرى پیوند زنند چنانچه عضوى که به رضایت خود او بریده می‏شود از اعضاء رئیسه بوده باشد که بریدن آن صدمه‏اى به حیات او مى‏زنند و یا نقص و عیبى در او ایجاد میکند، بریدن آن عضو جایز نیست.
و اگر بر بدن آن عضو ضرر و عیبى بر او وارد نمیشود مانند بریدن مقدارى از پوست و یا گوشت ران که جاى آن روئیده میشود، در این صورت بریدن آن عضو به رضایت خود او جایز است و مى‏تواند براى بریدن آن عضو مبلغى را نیز دریافت کند.

جایز است تبرع کردن خود به بیمارانى که احتیاج به تزریق خون دارند و جایز است گرفتن مبلغى در مقابل دادن خون ولى در هر دو صورت باید دادن خون به صاحب آن ضرر جانى نداشته باشد.

جایز است بریدن عضوى از بدن مردة کافر و یا مشکوک الاسلام، به‌منظور پیوند زدن آن به بدن شخص مسلمان و پس از پیوند زدن چون جزء بدن مسلمان می‌‏شود، احکام بدن مسلمان بر او جارى است و همین‌طور جایز است عضوى از اعضاء بدن حیوان نجس‏العین را به بدن شخص مسلمان پیوند زدن و چون پس از پیوند زدن جزء بدن مسلمان مى‏گردد، احکام بدن مسلمان بر آن عضو جارى است و نماز خواندن با آن عضو نیز جایز است.

 

متن مورد نظر خود را جستجو کنید
متن مورد نظر خود را جستجو کنید
تنظیمات پس زمینه